معنی برف گرنا
برف گرنا
برف باریدن، بارش برف
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با برف گرنا
بری کرنا
بری کرنا
تَبرِئَه کَردَن، تَبرِئَه
دیکشنری اردو به فارسی
بفر کرنا
بفر کرنا
بافِر شُدَن، بافِر کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
برش کرنا
برش کرنا
بُرِس کِشیدَن، مِسواک زَدَن
دیکشنری اردو به فارسی