بدی بدی نخست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نخستین و اولین. (غیاث اللغات) (آنندراج). اول. (معجم متن اللغه) حدیث: الحمدﷲ بدیاً. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). لغت نامه دهخدا
بدی بدی از ’ب د و’، دارای بداه شدن زمین. (از ناظم الاطباء). بداوه ناک شدن زمین. (از منتهی الارب). دارای سماروغ شدن زمین. (از شرح قاموس)آغاز کردن: بدیت به،آغاز کردم به آن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا