ترجمه بد مزاج به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با بد مزاج
بد مزاجی
- بد مزاجی
- ترشروئی تندخوری تندخویی کج خلقی، ترشرویی عبوس
فرهنگ لغت هوشیار
بد معاش
- بد معاش
- بد روزی بد پیشه کسی که معیشت او فراخ نباشد بد روزگار بد روزی، بد پیشه فاسق
فرهنگ لغت هوشیار