معنی آرا کرنا
آرا کرنا
ارّه کردن، قضاوت کردن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با آرا کرنا
آرام کرنا
آرام کرنا
اِستِراحَت کَردَن، بَرایِ اِستِراحَت، آرام کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
بری کرنا
بری کرنا
تَبرِئَه کَردَن، تَبرِئَه
دیکشنری اردو به فارسی
آگاہ کرنا
آگاہ کرنا
آگاه کَردَن، بَرایِ اِطِّلاع رِسانی
دیکشنری اردو به فارسی
آغاز کرنا
آغاز کرنا
آغاز کَردَن، بَرایِ شُروع
دیکشنری اردو به فارسی
آزاد کرنا
آزاد کرنا
آزاد کَردَن، بَرایِ آزاد کَردَن، آزادسازی
دیکشنری اردو به فارسی
آرزو کرنا
آرزو کرنا
آرِزو داشتَن، آرِزو کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
آرائش کرنا
آرائش کرنا
زیبا کَردَن، بَرایِ تَزئِین، آرایِش کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
آدھا کرنا
آدھا کرنا
نِصف کَردَن، نِصف شُدَن
دیکشنری اردو به فارسی
برش کرنا
برش کرنا
بُرِس کِشیدَن، مِسواک زَدَن
دیکشنری اردو به فارسی