جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اینٹ

اینی

اینی
ترکی برادر کوچک، برادر زاده، مهزاد برادر کوچکتر. یا آقا و اینی. برادر بزرگتر و برادر کوچکتر، شاهزادگان و اشراف
فرهنگ لغت هوشیار

اینک

اینک
اکنون، این زمان اکنون این زمان الحال، این است، این ها، (پس (ابوعلی بن سینا) گفت: مرا مردی می باید که غرفات و محلات گرگان را همه شناسد بیاوردند و گفتند: اینک خ) یا اینک اینک، برای تاکید آید همین دم الساعه، اشاره بنزدیک مقابل آنک آنک
فرهنگ لغت هوشیار

اینت

اینت
این ترا ترا این: اینت میرسد، زهی، به به، خه خه، مرحبا، آفرین، در مورد تعجب نیز بکار میرود
فرهنگ لغت هوشیار

اینک

اینک
اشاره به نزدیک، این، این است
اَکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، حالا، فِعلاً، هَمیدون، عِجالَتاً، هَمینَک، ایدَر، بِالفِعل، کُنون، اَلحال، اَلآن، نون، فِی الحال، حالیا، ایدون، اِیمِه
اینک
فرهنگ فارسی عمید

اینت

اینت
این ترا، ترا این، زهی ! به به ! در مورد تعجب نیز به کار می رود
اینت
فرهنگ فارسی معین