ترجمه اہلیت به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با اہلیت
ازلیت
- ازلیت
- اسری دیرینگی دیرینگی قدم همیشگی هرگزی. جاودانی، ازلی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
اقلیت
- اقلیت
- کم بودن، جمعیت یا گروهی که دارای نژاد، مذهب یا آداب و رسوم خاصی باشند و نسبت به عموم مردم تعدادشان کم باشد
فرهنگ فارسی عمید