ترجمه اون به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با اون
اون
- اون
- جَمعِ واژۀ اِوان، صفۀ بزرگ، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، ایوان، ناله نمودن و شکوه کردن، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
اتون
- اتون
- تون گلخن آتون گلخن گرمابه، تنور گچ پز و نان پز، کوره آهک پزان، آتشدان آهنین. تون گلخن آتون گلخن گرمابه، تنور گچ پز و نان پز، کوره آهک پزان، آتشدان آهنین
فرهنگ لغت هوشیار