جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اقساطی

اقحاطی

اقحاطی
منسوب به قحطان بر غیر قیاس. (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

اقساط

اقساط
قِسط ها، عدل ها، دادها، نصیب ها، مقدارها، میزان ها، جمعِ واژۀ قِسط
اقساط
فرهنگ فارسی عمید

اقساط

اقساط
عدل و داد کردن. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (منتهی الارب). داد کردن. (ترجمان علامۀ جرجانی ترتیب عادل بن علی). عدل کردن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

اقساط

اقساط
جَمعِ واژۀ قِسط. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). قسطها و حصه های مساوی و برابر. (ناظم الاطباء). رجوع به قسط شود، گزیدن مار کسی را و هلاک کردن او را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) ، رسیدن تیر شکار را و بر جای کشتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). در جای بکشتن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

اساطین

اساطین
از پارسی استوانه ها، ستون ها جمع اسطوانه. ستونها رکن ها ارکان، بزرگان برجستگان: ازاساطین عصر خویش بود
فرهنگ لغت هوشیار