معنی اغوا کرنا
اغوا کرنا
آدم ربایی کردن، آدم ربایی، ربودن
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با اغوا کرنا
افشا کرنا
افشا کرنا
فاش کَردَن، اِفشا کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
اغوا کردن
اغوا کردن
گمراه کردن. بیراه گردانیدن. بضلالت انداختن. رجوع به اغوا شود
لغت نامه دهخدا
ادا کرنا
ادا کرنا
اَدایِ کَلَمات کَردَن، بَرایِ پَرداخت
دیکشنری اردو به فارسی
غور کرنا
غور کرنا
تَفَکُّر کَردَن، دَر نَظَر گِرِفتَن، مُلاحَظِه کَردَن
دیکشنری اردو به فارسی
اغوز کنا
اغوز کنا
نوعی نان خانگی با مغز گردو
فرهنگ گویش مازندرانی