جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اسٹیشن

استیلن

استیلن
گازی بی رنگ، سمّی، بدبو، قابل اشتعال و دارای شعلۀ سفید بسیار روشن که برای روشنایی و جوشکاری فلزات به کار می رود، اتین
استیلن
فرهنگ فارسی عمید

استیلن

استیلن
گازی است هیدروکربن دار و بد بو، قابل احتراق و با شعله سفید درخشان (وزن اتمی آن 26)
استیلن
فرهنگ فارسی معین

اسریشم

اسریشم
سریشم، ماده ای چسبناک که از جوشاندن استخوان و غضروف و پوست بعضی حیوانات از قبیل گاو و ماهی به دست می آید که پس از خشک شدن رنگش زرد یا تیره می شود و در نجاری برای چسباندن چوب و تخته به کار می رود
اسریشم
فرهنگ فارسی عمید

استیدن

استیدن
استادن. (شعوری). ایستادن، الهام خواستن شکر نعمت را از خدای تعالی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا