ترجمه اختراع کرنا به فارسی - دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با اختراع کرنا
اختراع کردن
- اختراع کردن
- نو آفریدن، دروغ پرداختن، از خود در آوری چیزی نو و بی سابقه ساختن چیزی تازه پدید آوردن ابداع کردن، دروغ پردازی کردن و از خود چیزی به ناروا ساختن
فرهنگ لغت هوشیار