ارکسانت ارکسانت رود سیحون. (آریان، کتاب 3، فصل 10، بند 4 بنقل از آریستوبول). و ظن ّ قوی این است که پارسیان قدیم این را ((وَخشرت)) یا ((ورخشنت)) یا چیزی نزدیک به آن مینامیدند، چنانکه جیحون را وَخش میگفتند. (ایران باستان ص 1702، 1918 و 2205) لغت نامه دهخدا
رکسانا رکسانا روشنک، رکسانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی فرهنگ نامهای ایرانی