جدول جو
جدول جو

معنی яскраво

яскраво
با درخشندگی، از نزدیک، به طور درخشان، به صورت ملودراماتیک، روشن، به طور فلاش، فئودالی، قرمز داغ، به طور زننده، کور کردن، پر جنب و جوش، تند، به طور واضح، عملگرایانه
دیکشنری اوکراینی به فارسی

واژه‌های مرتبط با яскраво

яскравий

яскравий
زَرق و بَرق دار، حیلِه گَری، دِرَخشان، فِلَش، زَنَدِه، ناگَهانی، پُر اِنِرژی، پُرجِلو، غُرغُر کَردَن
دیکشنری اوکراینی به فارسی