معنی сухо
сухо
به طور خشک، خشک، کوتاه
دیکشنری اوکراینی به فارسی
واژههای مرتبط با сухо
сухо
сухо
بِه طُورِ خُشک، بِه طُورِ خُلاصِه، خُشک
دیکشنری روسی به فارسی
сухой
сухой
خُشک، پَژمُردِه شُدَن
دیکشنری روسی به فارسی