معنی скромний скромний خودکم بین، خودکار کردن، متواضع، سازگار، متین، مجذوب کردن دیکشنری اوکراینی به فارسی
скромный скромный خُودکَم بین، خُودکار کَردَن، مُتِواضِع، سازِگار، کَم اَهَمّیَت، ضَعیف اِرادِه، مَتین، مَجذوب کَردَن دیکشنری روسی به فارسی
скромно скромно با تَوَاضُع، اَز نَزدیک، بِه طُورِ مُتِواضِعانِه، بِه طُورِ مُتِوالی دیکشنری اوکراینی به فارسی