معنی скоювати
скоювати
مرتکب شدن، متعهّد شدن
دیکشنری اوکراینی به فارسی
واژههای مرتبط با скоювати
клювати
клювати
نُوک زَدَن، مُشاوِرِه بِدِه
دیکشنری اوکراینی به فارسی