جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با скидати

кидати

кидати
اَنداختَن، اَندازِه، ریختَن، بازیگَران، پَرتاب کَردَن، پَرتاب، تابِش می کُنَد، نِیزِه اَنداختَن، سوراخ کَردَن
دیکشنری اوکراینی به فارسی

складати

складати
اَنبار کَردَن، اَنباشت، مِقدار داشتَن، بَرایِ تَعیین کَمّیَّت، اَنباشتِه کَردَن، تَرسیم کُند، تَشکِیل دادَن، تَشکیل شَوَد، تَرکیب کَردَن، باتری، تا کَردَن، لومینسانس
دیکشنری اوکراینی به فارسی