معنی розрив
розрив
جدایی، جدایی ناپذیر، بریدگی، عالی
دیکشنری اوکراینی به فارسی
واژههای مرتبط با розрив
разрыв
разрыв
بُریدِگی، بُزُرگ، جُدایی، جُدایی ناپَذیر
دیکشنری روسی به فارسی