جدول جو
جدول جو

معنی розгорнути

розгорнути
استقرار دادن، استقرار مجدّد، باز کردن، برای استقرار، باز کردن بسته بندی، باز کردن رول ها
دیکشنری اوکراینی به فارسی

واژه‌های مرتبط با розгорнути