معنی починати починати شروع کردن، آغاز شود، آغاز کردن، رونمایی کند، شروع کنید، شستن دیکشنری اوکراینی به فارسی
поглинати поглинати جَذب کَردَن، جَذب، بَلعیدَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن، را اِشغال کُنَد، قورت دادَن دیکشنری اوکراینی به فارسی