جدول جو
جدول جو

معنی похмурий

похмурий
عبوس، اخم کردن، بی روح، با خوشحالی، تاریک، تار شد، غمگین، تاریک شده، گله مند، کثیف، ناامیدکننده، ناراضی، ابری
دیکشنری اوکراینی به فارسی

واژه‌های مرتبط با похмурий

похмуро

похмуро
بِه شِدَّت شاداب، بِه شِدَّت بِکِشید، بِه طُورِ تُرُشرُو، بِه صورَتِ حادّ، بِه طُورِ عَبوس، غِیرِ مَعمول، بِه طُورِ بی روح، بی جان، بِه طُورِ خَستِه کُنَندِه، خَستِه کُنَندِه، بِه طُورِ غَمگین، غِیرِ مُمکِن، بِه طُورِ غَم اَنگیز، مُتِأَسِّفانِه، غَمگین
دیکشنری اوکراینی به فارسی