جدول جو
جدول جو

معنی послідовний

послідовний
ثابت قدم، تثبیت کند، پی در پی، دنبال کردن، دنباله دار، سریال، متوالی، متّحد، منسجم، رد کردن
دیکشنری اوکراینی به فارسی

واژه‌های مرتبط با послідовний

послідовно

послідовно
بِه طُورِ پِی دَر پِی، پایدار، بِه طُورِ پَیاپی، خوب، بِه طُورِ مُداوِم، دائِماً، بِه طُورِ مُتِوالی، مُثَلَّثی
دیکشنری اوکراینی به فارسی