معنی плач
плач
سوگواری، سیاست، گریه کردن، گریه کن، نوحه، نوع، شیون، نشانگر
دیکشنری اوکراینی به فارسی
واژههای مرتبط با плач
плач
плач
سوگواری، سیاسَت، گِریِه کَردَن، گِریِه کُن، نَوحِه، نُوع
دیکشنری روسی به فارسی