معنی обовʹязковий обовʹязковий امری، امنیّت، الزامی، اجباری، وظیفه شناس، قول دادن، الهام بخش دیکشنری اوکراینی به فارسی
обовʹязково обовʹязково بِه صورَتِ اِلزامی، اَز نَظَرِ بِهداشتی، بِه طُورِ اِلزام آوَر، اِلٰهی، اِجباری، اِجبار، بِه طُورِ ضَروری، ضَعیف دیکشنری اوکراینی به فارسی