معنی непохитний непохитний استوار، استوانه ای، سرسخت، اقتدارگرا، بی پروایی، آفر، بی تاثیر، بی بیان، غیرقابل خم شدن، بی قرار، تزلزل ناپذیر، تزریق، مصمّم، تعیین کننده، بی وقفه، کم نور، بی تزلزل، محکم دیکشنری اوکراینی به فارسی