معنی невизначений невизначений غیرقابل تعریف، اصلاح ناپذیر، نامحدود، بی حدّ و مرز، مبهم، پیچیده، غیرقابل تعیین، ثابت، نامعلوم، غیر منطقی، نامعیّن، نامعتبر، غیرقطعی، غیر قابل اندازه گیری، فرسایش دیکشنری اوکراینی به فارسی