جدول جو
جدول جو

معنی кидати

кидати
انداختن، اندازه، ریختن، بازیگران، پرتاب کردن، پرتاب، تابش می کند، نیزه انداختن، سوراخ کردن
دیکشنری اوکراینی به فارسی

واژه‌های مرتبط با кидати

сідати

сідати
نِشَستَن، بِنِشین، صُعود کَردَن، تَشدِید مِی شَوَد، سَوار شُدَن، دُو طَرَف را بِپوشانید
دیکشنری اوکراینی به فارسی