جدول جو
جدول جو

معنی заплутувати

заплутувати
درهم و برهم کردن، دریا، در هم پیچیدن، رانش، گیج کردن، ژست گرفتن، گرفتار شدن، گرفتن
دیکشنری اوکراینی به فارسی