جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با говорити

говорить

говорить
صُحبَت کَردَن، بُلَند شُو، حَرف زَدَن، تَحتِ اللَفظی، گُفتَن، صُحبَت کُنید، گُفتِگو
دیکشنری روسی به فارسی

повторити

повторити
تِکرار کَردَن، بَرایِ تِکرَار، دُوبارِه بَیان کَردَن، بازگَرداندَن، تِکنُوکرَاسی
دیکشنری اوکراینی به فارسی