جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با викладати

викликати

викликати
اِحضار کَردَن، بازسازی، فُرصَت دادَن، فُرصَت طَلَب، آغاز کَردَن، مَرِمَّت، اِستِنباط کَردَن، نَتیجِه گیری، بَراَنگیختَن
دیکشنری اوکراینی به فارسی

складати

складати
اَنبار کَردَن، اَنباشت، مِقدار داشتَن، بَرایِ تَعیین کَمّیَّت، اَنباشتِه کَردَن، تَرسیم کُند، تَشکِیل دادَن، تَشکیل شَوَد، تَرکیب کَردَن، باتری، تا کَردَن، لومینسانس
دیکشنری اوکراینی به فارسی