معنی викидати викидати کنار گذاشتن، حذف کنید، رها کردن، رد کردن، دور انداختن، رد شد دیکشنری اوکراینی به فارسی
виникати виникати مَبدَع بودَن، بِه طَرزِ شِگِفت اَنگیزی، پَدید آمَدَن، دَریافت دیکشنری اوکراینی به فارسی
викликати викликати اِحضار کَردَن، بازسازی، فُرصَت دادَن، فُرصَت طَلَب، آغاز کَردَن، مَرِمَّت، اِستِنباط کَردَن، نَتیجِه گیری، بَراَنگیختَن دیکشنری اوکراینی به فارسی