جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با балувати

баловать

баловать
نِگَهداری کَردَن کودک، مُتِصَدِّی، لوس کَردَن، مُجَلَّل، عِشق وَرزیدَن، مُعاشِقِه
دیکشنری روسی به فارسی

рахувати

рахувати
حِساب کَردَن، بی شُمار، مُحاسِبِه کَردَن، خَطا دَر مُحاسِبات، شُمارِش کَردَن، شُمارِه، کِه مُحاسِبِه مِی شَوَد
دیکشنری اوکراینی به فارسی