معنی zehirlemek
zehirlemek
مسموم کردن، سمّ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واژههای مرتبط با zehirlemek
belirlemek
belirlemek
مُشَخَّص کَردَن، بَرایِ تَعیین، تَعیین کَردَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی