معنی tombul
tombul
چاق و چلّه، چاق
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واژههای مرتبط با tombul
timbul
timbul
پَدید آمَدَن، بِوُجود می آیَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tomber
tomber
اُفتادَن، سُقوط کَردَن، بِه زَمین اُفتادَن، زَمین خُوردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tumpul
tumpul
کُند، صَریح
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tumbuh
tumbuh
رُشد کَردَن، رُشد کُنَند، روییدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tembel
tembel
تَنبَل
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی