معنی miras
miras
وراثت، میراث
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واژههای مرتبط با miras
mirar
mirar
چَشم دوختَن، نِگَاه کُن، نِگاه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mirar
mirar
هَدَف قَرار دادَن، هَدَف
دیکشنری پرتغالی به فارسی