معنی kuzeyli
kuzeyli
شمالی وار، شمالی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واژههای مرتبط با kuzeyli
kuzenlik
kuzenlik
پِیوَند دایِمی فامیلی، پِسَر عَمویِ
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kuzey
kuzey
شُمالی، شُمال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی