معنی kısıtlama
kısıtlama
کاهش، محدودیت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واژههای مرتبط با kısıtlama
kısıtlamak
kısıtlamak
مَجبور کَردَن، مَحدود کَردَن، کاهِش دادَن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی