معنی düzensiz düzensiz آشفته، نامنظّم، بی ثبات، ناهمگون، نامساوی، بی ضابطه دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
düzenli düzenli تَر و تَمیز، سازماندِهی شُدِه اَست، آراستِه، مُنَظَّم، تَرتِیب دار دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی