معنی dans
dans
رقص، رقصیدن
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
واژههای مرتبط با dans
dans
dans
رَقص، رَقصیدَن
دیکشنری هلندی به فارسی
danse
danse
رَقص، رَقصیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dane
dane
دادِه، فَریاد زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
dano
dano
آسیب
دیکشنری پرتغالی به فارسی
şans
şans
تَصادُفی، شانس، فُرصَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kans
kans
تَصادُفی، شانس، فُرصَت
دیکشنری هلندی به فارسی
dansi
dansi
رَقص، رَقصیدَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
das
das
آنِ، را
دیکشنری آلمانی به فارسی