معنی beklemek beklemek انتظار کردن، منتظر ماندن، صبر کردن، انتظار داشتن، درنگ کردن، منتظر بودن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
beklenen beklenen مُنتَظِر، اِنتِظار می رَوَد، مُقَرَّر، مُنتَظِر شُدِه دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی