bağlamak bağlamak باند زَدَن، بَرایِ اِتِّصال، بَستَن، اِتِّحاد دادَن، بَستِه شُدَن، اِتِّصال دادَن، پِیوَند دادَن، بَستَن بِه دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
sağlamak sağlamak تَأمین کَردَن، بَرایِ اِطمینان، اِطمینان کَردَن، اِرائِه دادَن دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی