معنی ยุค
ยุค
دوره، دوران
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ยุค
ยุบ
ยุบ
مُنحَل کَردَن، فُرو ریختَن، اُفتادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی