معنی บรรจุ
บรรจุ
کپّه کردن، حاوی، محصور کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با บรรจุ
บรรลุ
บรรลุ
دَست یافتَن، بِه دَست آوَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی