معنی ที่ทำให้แบน
ที่ทำให้แบน
صاف شده، مسطّح کردن
صاف شُدِه، مُسَطَّح کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " ที่ทำให้แบน " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...