معنی ทำให้สับสน ทำให้สับสน متحیّر کردن، گیج کردن، سرگردان کردن، گیج کننده، مبهوت کردن، مبهم کردن، پریشان کردن مُتَحَیِّر کَردَن، گیج کَردَن، سَرگَردان کَردَن، گیج کُنَندِه، مَبهُوت کَردَن، مُبهَم کَردَن، پَریشان کَردَن دیکشنری تایلندی به فارسی