معنی ตกลงมา
ตกลงมา
غش کردن، باشه
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ตกลงมา
ตกลง
ตกลง
تَوَافُق داشتَن، مُوافِق، رِضایَت دادَن، اُکِی
دیکشنری تایلندی به فارسی
ลงมา
ลงมา
فُرود آمَدَن، بیا پایین، پایین آوَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی