معنی ดัง
ดัง
بلند، به عنوان، به طور لوسی، زنگ زدن، زنگ دار، محکم، پرشور
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ดัง
ดึง
ดึง
کِشیدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ดับ
ดับ
خاموش کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ดอง
ดอง
تُرشی اَنداختَن، حِفظ شُدِه اَست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ฟัง
ฟัง
شِنیدَن، گوش کُن، گوش دادَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ฝัง
ฝัง
دَفن کَردَن، جاسازی کُنید، قَرار دادَن، کاشتَن، دَرون سازی کَردَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ขัง
ขัง
حَبس کَردَن، زِندانی شُد
دیکشنری تایلندی به فارسی