จับ จับ گِرِفتَن، نِگَه دارید، چَنگ زَدَن، دَستگیر کَردَن، گِرِفتار کَردَن، تور اَنداختَن، چَسبیدَن دیکشنری تایلندی به فارسی
บีบ บีบ فِشُردِه کَردَن، فِشُردَن، مُحکَم گِرِفتَن، مَحدود کَردَن، گاز گِرِفتَن دیکشنری تایلندی به فارسی
รีบ รีบ شِتابزَدِه، عَجَلِه کُن، شِتاب کَردَن، عَجَلِه دار، عَجَلِه کَردَن، تَلاش کَردَن دیکشنری تایلندی به فارسی