معنی คิด
คิด
اندیشیدن، فکر کن، فکر کردن
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با คิด
ติด
ติด
چَسبیدَن، گیر کَردِه، سُنبِه کَردَن، چَسباندَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
บิด
บิด
چَرخاندَن، پیچ و تاب، پیچاندَن، چِلانیدَن
دیکشنری تایلندی به فارسی
ผิด
ผิด
اِشتِباه آمیز، اِشتِباه، اِشتِباه کَردَن، غَلَط، نادُرُست
دیکشنری تایلندی به فارسی
ปิด
ปิด
بَستَن، خاموش کَردَن، بَستِه
دیکشنری تایلندی به فارسی
คด
คด
کَج
دیکشنری تایلندی به فارسی