معنی ขี้บ่น
ขี้บ่น
بدخلق، شکایت کردن، عبوس، زودرنج، محتاط
دیکشنری تایلندی به فارسی
واژههای مرتبط با ขี้บ่น
ขี้เล่น
ขี้เล่น
شوخ، بازیگوش، قِلقِلک کُنَندِه، حَسّاس بِه قِلقِلک
دیکشنری تایلندی به فارسی